در برنامه هفتم توسعه کارگران به برده تبدیل شدهاند/ امروز تعرض به صندوقهای بازنشستگی رسمیت یافته است
میرا قربانی فر – برنامه هفتم توسعه در حالی روز ۳۰ اردیبهشت منتشر شد و حالا قرار است در مجلس بررسی شود که در یک رکورد عجیب، برنامه ششم توسعه برای سالهای ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تمدید شد و به این ترتیب برنامه ۵ سالهای که باید در پایان این مدت به اهدافش میرسید به ماکتی تازه از رویاها و آرزوها تبدیل شده است.
از سوی دیگر، برنامه هفتم توسعه نیز اکنون در شرایطی رونمایی شده که این برنامه با انتقادات بسیار درباره موارد ذکر شده در آن مواجه شده است.
حسین راغفر، استاد اقتصاد و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا درباره برنامه هفتم توسعه به اقتصاد ۲۴ گفت: «حرفهای کلی مانند توسعه بازار سرمایه که در این برنامه به آن اشاره شده چندان جواب نمیدهد؛ در برنامه باید بیان و تعیین شود که مثلا فلان کار چگونه باید جرایی شود. برنامههای پیشین نیز همه به همین شکل بودهاند و از همه مهمتر این است که هیچیک از این برنامهها مبنا و منبع تامین مالی مشخصی نداشتند».
مشروح گفت و گوی اقتصاد ۲۴ را با این استاد دانشگاه و اقتصاددان در ادامه میخوانید.
**همواره به برنامههای توسعه در ایران انتقاداتی وارد است، اما برنامه هفتم توسعه با جدیترین انتقادات در بخشهای مختلف خود مواجه شده چرا که مواردی در آن وجود دارد که سبب حواشی جدی شده است. برای نمونه بیتوجهی به موضوعات مسکن و اشتغال و نیز ارائه طرحهای بهشدت رویایی و دور از واقعیت همچون وعده ایجاد یک میلیون شغل در این برنامه وجود دارد. اینکه در پایان ۵ سال، تورم به ۹ درصد برسد و آن هم تورمی که امروز به روایت مرکز آمار، مردم آن را ۸۶ درصد حس میکنند. میخواهم بدانم برنامههای توسعه به این شکل چقدر کارایی دارد؟ اینکه ما برنامهای را مینویسیم و آن را سند بالادستی میکنیم و سپس میخواهیم بودجه را بر اساس آن تنظیم کنیم که در عمل معمولا اجرا نمیشوند یا قابل اجرا نیستند، چطور میتواند کمک کننده باشد؟
– چه این برنامه و چه ۶ برنامه پیشین آن نیز هیچیک کارایی نداشتهاند و بلکه به نوعی مناسک اداری تبدیل شده که گویی نظام سیاسی میخواهد به مردم و جامعه نشان دهد که ما برنامه داریم، اما واقعیت این است که هیچیک از اینها اصلا برنامه نبودهاند.
اولین مشخصه و ویژگی برنامه، دقیقبودن و دقت آن است و نمیتوان و نباید در آن کلیگویی کرد و باید روی طرحها و پروژههای خاصی با تعیین زمانبندی و دقت آن برنامه و اهدافی که برای آینده اقتصاد و توسعه کشور دارد روبهرو باشیم.
حرفهای کلی مانند توسعه بازار سرمایه چندان جواب نمیدهد. در برنامه باید بیان و تعیین شود که مثلا فلان کار باید چگونه انجام شود. برنامههای پیشین نیز همه به همین شکل بودهاند و از همه مهمتر این است که هیچیک از این برنامهها مبنا و منبع تامین مالی مشخصی نداشتند.
شما اگر طرحی بیاورید، اما منبع مالی آن مشخص و شفاف نباشد آن طرح اصلا نمیتواند وجود داشته باشد و بنابراین اینها تنها شماری آرمان و رویاست که نوشته شده است.
هر بار هم چند هزار صفحه برنامه نوشتهاند که هیچکدام هم اجرا نشده و دلیل آن هم این است که بودجه و منبع مالی برای آنها مشخص نبوده که مثلا تعیین کند که منابع آنها قرار است از کجا تامین شود و آیا درآمدهای آن مالیاتی است و اگر هست از چه نوع مالیاتی است و یا اگر منبع آن درآمدهای نفتی است به چه صورت است. اما در این برنامهها هیچ یک از این موارد روشن نیست؛ بنابراین هیچکدام از آنها هرگز اجرا نشدند و این برنامهها معمولا مجموعهای از آرزوها و رویاهاست.
در این برنامهها ۲ هزار پروژه مینویسند و در ظرف ۵ سال برای ۲۰۰ مورد از آن هم بودجه ندارند و بودجهای هم که قرار است برای آن وجود داشته باشد، مشخص نشده است. به همین دلیل از دید من آنچهکه در این ۶ برنامه گذشته حاکم شد همواره ناکارآمدی بوده است.
منیع :اقتصاد ۲۴